آنچنان حجاب را با تمام وجود درک کرده بود که دیگر امنیت، زیبایی و آرامش آنرا با هیچ گوهری عوض نمی کرد به گونه ای که علاقه و اصرارش بر حجاب برخی مواقع ترک کلاس را بهمراه داشت.

 به گزارش خبرنگار«دانشجو سلام»؛ در دنیای پیچیده و مدرن امروز که خیلی از آدم ها بر اساس مد پیش می روند و چهره واقعی خود را پشت هزاران نقاب رنگارنگ پنهان می کنند تا به قول امروزی ها جذاب تر شوند، از انواع مانتوها و ساپورت ها و ....که روز به روز به آب می روند گرفته تا انواع و اقسام اقلام آرایشی و جراحی ها زیبایی همه دست به دست هم دادند تا تمام ذهن و هوش جوانان ما را در گیر کنند، این در حالی است که این هوش و استعداد جوانان باید صرف پیشرفت و تعالی خود و در نهایت جامعه شود.

با نگاهی گذرا به اطراف خود بخوبی در می یابیم که دشمن در هجمه فرهنگی خود تا حدودی موفق بوده است اما در این میان جوانان موفقی هستند که به خود جسارت داده و در میان این زرق و برق های فریبنده دنیای مدرن امروز مسیر زندگی خود را تغییر دهند.

سایت دانشجو سلام با هدف تکریم و معرفی دختران محجبه، سراغ دانشجویانی رفته که از جایی به هر دلیلی تصمیم گرفته اند، جهل و نادانی را رها کرده تا بهشت دانایی را برگزینند. افرادی که خیلی ساده از کنار اصول و ارزش ها عبور می کردند و گاه این اصول را زیر پا می گذاشتند حالا تلنگری کافی است آنان از خواب غفلت بیدار شده و با انتخابی درست و بجا، طراوت و شادابی به خود و جامعه هدیه نمایند.

ساناز از جمله افرادی بود که جسارت پیدا کرد و مسیر زندگی اش را تغییر داد

 ساناز نیز از جمله افرادی بود که با مد پیش می رفت و از اولین کسانی بود که در محله ای که زندگی می کرد مانتو کوتاه می پوشید و وقت زیادی جلوی آینه صرف می کرد تا با چهره ای جذاب ظاهر شود، زینب و دوستانش اکیپی بودند که همیشه خوش می گذراندند اهل نماز و روزه نبودند و بر سر مد رقابت داشتند.

ساناز از جمله افرادی بود که این جسارت را پیدا کرده که جایی در مسیر زندگی اش بایستد، به پشت سر نگاه کند و تصمیم بگیرد که تغییر مسیر دهد و در زندگی خود تحولی عظیم رقم بزند که سعادت را برایش به ارمغان خواهد آورد.

 سیمرغ شهیدان کشوری و لشکری اولین بار با شهدا آشنایش کرد

ساناز کردافشار دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم  پزشکی گلستان است که چند سالی است چادر را به عنوان حجاب برتر انتخاب کرده و به خیل عظیم دختران محجبه این مرز و بوم پیوسته است، به گفته زینب از دوران ابتدایی با دیدن فیلم سیمرغ که روایت زندگی شهیدان کشوری و شیرودی بود مهر شهدا در دلم جوانه زد و هرچه بزرگتر می شدم ،ناخودآگاه این وابستگی به شهدا بیشتر می شد و همیشه به این فکر می کردم که به جامعه خدمت کنم و مدیون خون شهدا نشوم.

ساناز هرگز به حجاب فکر نمی کرد اما علاقه ی عجیبی به شهدا داشت به گونه ای که وصیت نامه اکثر شهدا را مطالعه کرده و به گفته خودش در وصیت نامه شهدا حجاب و دفاع از ولایت موج می زند.

بر اساس سخنان زینب جرقه اولیه حجاب با مطالعه بخشی ازوصیت نامه شهید علیرضا کردافشار که نوشته شده بود« خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون من است» زده شد.

چادری ها را دوست داشتم هرچه پوشیده تر بودند بیشتر جذب می شدم

ساناز کردافشار که حالا آمادگی انتخاب حجابر برتر را داشت با آشنایی با خانم کردی که خاله سارا صدایش می کرد ودر همسایگی آنان بود، در تصمیم خود مصصم شد و عزم خود را جزم کرد و هزینه هایی که تاکنون صرف خریدن مانتوهای کوتاه و رنگارنگ می کرد و زمان زیادی را جلوی آینه می گذراند تا با ظاهری جذاب با دوستان خود بیرون رود حالا آن هزینه ها را صرف خریدن کتاب هایی پیرامون فلسفه حجاب کرد تا انتخابی درست در زندگی خود رقم بزند.

در نوزدهمین سال تولدش زینب نام گرفت

 ساناز که شب ولادت حضرت زینب(س) متولد شده است در نوزدهمین سال تولد خود نام زیبای زینب را انتخاب می کند که به گفته او وقتی زینب صدایش می زنند همچون کوه مقاوم و مصمم می شود، چرا که به اعتقاد او نام زینب سرشار از آرامش است.

 علاقه و اصرارش بر حجاب برخی مواقع ترک کلاس را بهمراه داشت

 ساناز دیروز ما که اکنون زینب نام دارد از همان سال در رشته پزشکی دانشگاه چابهار مشغول به تحصیل شد و با چادر سرکلاس ها حاضر می شد به گونه ای که در آزمایشگاه هم با چادر می رفت و با عکس العمل نابجا برخی از اساتید مواجه می شد اما زینب ترجیح می داد آزمایشگاه را ترک کند تا اینکه چادر را از سرش بردارد، در دوران دانشگاه با دوستان مختلفی آشنا شده بود و خیلی از دوستانش شیفته حجاب او شده بودند.

یاسین چگونه قلب دانشجویان دختر را تسخیر کرد؟!!

 زینب از خاطرات چابهار می گوید: شب نیمه شعبان تصمیم گرفتم دوستانم را به خانه خودم دعوت کنم و جشن بگیرم حتی برخی از دوستانم چند تا از دوستان خودشان را آورده بود شب به یاد ماندنی بود به یاد دارم چند تا از دوستانم همان شب قرار گذاشته بودند با دوست پسرهای خود بیرون بروند اما با عنایت امام زمان(عج ا..) ترجیح دادند در جشن شرکت کنند، درابتدا من و دوستانی که همفکر بودیم شروع به قرائت سوره یاسین کردیم که خیلی از اون بچه ها حتی یک مرتبه هم یاسین نخوانده بودند و آنها همچنان مشغول شیطنت بودند که کم کم صوت خوش دوستم که یاسین را قرائت می کرد آنها را جذب نمود و وقتی به پشت سر خودم نگاه کردم دیدم سکوت خاصی حکمفرماست و همه آرام نشسته اند و گوش می دهند.

آرزوی زینب خدمت با چادر پزشکی در بیمارستان است

 زینب حدود یکسال است که از دانشگاه چابهار به دانشگاه علوم پزشکی گلستان انتقالی گرفته است او اکنون در حال طراحی چادر پزشکی است که با این چادر در بیمارستان خدمت کند و آرزوی او این است که در بیمارستان نیز با چادر پزشکی حضور یابد.

پزشک آینده ما اکنون طلبه است

این دانشجوی محجبه حالا علاوه بر دانشگاه در حوزه علوم اسلامی نیز مشغول تحصیل می باشد و دوستان محجبه زیادی نیز در حوزه دارد که نشست های تخصصی نیز در خصوص عفاف و حجاب برگزار می کنند.

زینب ملی سازی طرح عفاف و حجاب را وظیفه خود می داند

 این دانشجوی طلبه می گوید: همان ترمی که تصمیم گرفتم در حوزه علوم اسلامی ثبت نام کنم مقام معظم رهبری 40 مطالبه داد که یکی از آن مطالبات «نهادینه سازی عفاف و حجاب و جلوگیری اختلاط غیر ضروری در محیط های علمی بود که این مطالبه حضرت آقا یک انقلاب را در ذهن من شکل داد و وظیفه خود دانستم که این مطالبه رهبری را در محیط  علمی خودم که دانشگاه علوم پزشکی گلستان و بیمارستان است بومی کنم.

زینب ادامه داد و افزود: وقتی این طرح را با چند تن از دوستانم در دانشگاه های علوم پزشکی مشهد، زاهدان و ... مطرح کردم خیلی استقبال کردند و تصمیم گرفتیم این طرح را با هم پیگیری کنیم و در حال طراحی چادر پزشکی برای دانشجویان علاقمند هستیم.

دانشجو سلام قصد دارد با الگوسازی برای جامعه دختران و نیز ارائه حجاب برتر و معرفی دانشجویانی که به تازگی محجبه شده اند گامی در جهت ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در دانشگاه های استان بردارد.

انتهای پیام/

نوشتن دیدگاه