اگر کمی به ادبیات سیاسی جریانات اپوزیسیون و رسانه های ضد انقلاب آشنا باشیم اذعان می کنیم که ادبیات خاتمی در بکارگیری عبارت " رهبر جمهوری اسلامی " بجای عبارت " رهبری انقلاب اسلامی " ، همنوایی دوباره با آنان در تضعیف جایگاه والای رهبری معظم انقلاب اسلامی است .

 به گزارش«دانشجو سلام» به نقل از گلستان ما ؛ اخیرا سید محمد خاتمی لیدر جریان به اصطلاح اصلاح طلب از عنوان " رهبر جمهوری اسلامی " برای رهبر معظم انقلاب اسلامی استفاده کرده است .

خاتمی می‌گوید : " « برای حل مسئله حصر باید به دغدغه‌ها و نگرانی‌های « بزرگان » ، از جمله رهبر جمهوری اسلامی ایران گوش داد ، با آن‌ها صحبت کرد و برای رفع این نگرانی‌ها به آنها کمک کرد... موسوی و کروبی در صورت رفع حصر به دنبال انتقام نخواهند بود... ساختار شکنانی که به اسم اصلاحات شعارهای بی‌ربط می‌دهند اصلاح‌طلب نیستند و آن‌هایی هم که به نام انقلاب و نظام بداخلاقی و فحاشی می‌کنند و حرف از حذف مخالفان خود می‌زنند ، نباید خودشان را به جریانات درون نظام منتسب کنند... » "

نمی دانم آیا ایشان در بکارگیری این عنوان تعمد دارد یا نه ؟

چرا ایشان از عنوان رهبر انقلاب اسلامی استفاده نکرده است ؟

ممکن است گفته بشود مگر چه فرقی بین عنوان رهبر انقلاب اسلامی با رهبر جمهوری اسلامی ایران وجود دارد ؟

اگر بپذیریم رهبر جمهوری اسلامی ایران ؛ بی گمان ولایت معنوی او که در امتداد ولایت ائمه است را از رهبر انقلاب سلب کرده ایم و صرفا جایگاه قانونی ایشان را پذیرفته ایم و حالا آن که ولی فقیه علاوه بر جایگاه قانونی ، جایگاه مکتبی دارد و این مفهوم مهمتر از مفهوم اولی است. گرچه نافی اهمیت اولی هم نیستیم .

 اما وقتی پذیرفتیم رهبر جمهوری اسلامی ، این جایگاه را از انقلاب اسلامی که فرا منطقه ای است به جغرافیای سیاسی ایران محدود و محصور کرده و تقلیل داده ایم .

 مستندات تاریخ انقلاب اسلامی درباره رهبری انقلاب چه در زمان حضرت امام (ره) و چه در زمان رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در درون نظام هرگز از عنوان رهبر جمهوری اسلامی استفاده نشده و بلکه در این سطح آقای خاتمی اولین شخص و اولین باری است که هم راستا با رسانه های بیگانه و ضد انقلاب به طرح عنوان رهبر جمهوری اسلامی اقدام کرده است .

اگر کمی به ادبیات سیاسی کشورهای متخاصم و جریانات اپوزیسیون در بکارگیری عنوان رهبر انقلاب اسلامی دقت کرده باشیم به این حقیقت اذعان می کنیم که ادبیات آقای خاتمی همان ادبیات است و بی شک بکار گیری عبارت " رهبر جمهوری اسلامی " برای " رهبری انقلاب اسلامی " خالی از 3 احتمال ذیل نیست :

اولا : جهل آنان از فرهنگ ولایت و امامت در کلام اسلامی .

ثانیا : از باب مخالفت با این جایگاه ( ولایت فقیه ) در حقوق اساسی اسلام .

ثالثا : از باب بیگانگی و عدم ارتباط با رهبری و نیز خارج دیدن خود از دایره جمهوری اسلامی ایران ؛ همانطور که رسانه های بیگانه به دلیل چنین وجهی رهبری را اینگونه خطاب می کنند .

و درباره آقای خاتمی و امثال وی ، هر 3 احتمال متصور است که مفهوم بلند ولایت فقیه را بدرستی دریافت نکرده باشند و یا اصلا با ولایت فقیه هم در مفهوم و هم در مصداق مشکل اساسی داشته باشند و همچنین خود را خارج از نظام جمهوری اسلامی تعریف کرده باشند ؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان مقطع فتنه 88 در این ارتباط فرمودند :

" حضرت نوح نبی‌اللَّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: « یا بنیّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین » . نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح ، به همه می گوید: بیائید با ما باشید ، بیائید وارد این کشتی نجات شوید ، « و لا تکن مع الکافرین » . هدف و مبنا این است . ما هیچ کس را از نظام بیرون نمی کنیم ؛ اما کسانی هستند که خودشان ، خودشان را از نظام بیرون می کنند؛ خودشان را از نظام خارج می کنند.  ۱۳۸۸/۱۲/۰۶

احمدرضا احمدی - عضو هیات علمی دانشگاه

انتهای پیام /

نوشتن دیدگاه