در روزهای اخیرشاعر و فیلسوف پرآوازه ایرانی"مولانا" با سه خبر اعلام ثبت مشترک مثنوی با ترکیه، انتشارآلبوم جدید چاوشی با اشعارمولانا و احتمال ساخت فیلمی باموضوع زندگی وی توسط هالیود در رسانه ها مطرح شد.
به گزارش«دانشجو سلام»به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بسیج دانشجویی دانشگاه های استان تهران ، میلاد نجفی ،مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد رباط کریم با ارائه یادداشتی در روزنامه جوان تحلیلی پیرامون موضوع غوغای دوباره ی مولانا انجام داد که به شرح زیر است:
درتاریخ کهن و پربار این سرزمین کم نیستند بزرگانی که برخلاف آثارو نام بزرگشان، درعصرجدید آنطورکه باید شناخته نشده اند و جز برخی آثاربجا مانده ازآنها و نهایتا سالی یک کنگره خبردیگری ازآنها نمی شود. همایش هایی که چند ساعتی جمعی را به دور خود نشانده و پس از کمی استراحت و اندکی تعذیه و پذیرایی به بیانیه پایانی گوش داده و احتمالا درپایان ازتمبری هم بعنوان یادبود مراسم پرده برداری میکنند.
جلال الدین محمد بلخی معروف به مولانا، شاعر و فیلسوف بزرگ ایرانی است که آثارش منبع تحقیق و استفاده ی بسیاری ازپژوهشگران حوزه های مختلف است وشاید بیشترازایرانیان آشنا دربین بیگانگان. در ماه های اخیر چند اتفاق باعث داغ شدن بحث این شخصیت غنی و تاثیرگذارشد که گوئی آغازی بر کشف و شناخت دوباره ی مولاناست. مثنوی معنوی، دیوان شمس، مکتوبات و مجالس سبعه از جمله آثار وزین مولوی است و آثار و کردارش از شعر و ادب تا فلسفه و حکمت ادامه دارد و دراندیشه های مکاتب اسلامی صاحب نظر بوده و همواره به نقد دیدگاه های مسلک های مختلف از جبریون تا اختیاریون میپرداخت.
ثبت مشترک "مثنوی" با ترکیه، خبردلچسبی نیست که مدیرکل دفترثبت آثارتاریخی سازمان اسناد آن را اعلام نمود و علی رغم اعتراضات فراوان صدها شاعر و شخصیت فرهنگی این اتفاق رخ داد، وتنها دلیل آن قرارداشتن کهن ترین وکامل ترین نسخه "مثنوی" در کشورترکیه بود، بهانه ای که به گفته خود این مسئولین اگرمثنوی در آکسفورد بود هم با انگلستان دراین زمینه وارد مذاکره میشدیم، با این استدلال لاجرم برای ثبت منشورکوروش در یونسکو باید با انگلستان وارد مذاکره و نهایتا به عنوان میراث مشترک ایران و انگلستان به ثبت برسد!
انتشارآلبوم جدید محسن چاوشی به نام "امیربی گزند"، این آلبوم متشکل ازقطعاتی از اشعاروالای مولاناست که درکنارصدا و تنظیم شورانگیز این خواننده ازمدت ها قبل خبرساز شد و پس ازانتشارش در روزهای اخیر ثابت شد که انتظارها دورازواقعیت نبوده و اگرتلفیق درست و بجایی از اجرای هنرمندانه با آثار غنی شعرای قدیم صورت پذیرد، اثر هنری فاخری رقم خواهد خورد. این دست اقدامات هنری هم باعث ارتقای سطح کیفی آثارهنرمند میشود و هم به آشنایی هرچه بیشترمخاطب با هنرمتعالی میشود و قدمی در راه دورشدن جوانان از آثارنازل موسیقایی این روزها میشود که گویی برای تیشه بر ریشه زدن ادبیات این مملکت با کسی تعارف ندارند و هرآنچه که بشود برزبان آورد را به اسم شعرو ترانه به خورد جوانان میدهند.
شاید لئوناردو دی کاپریو افتخارمولانا شدن یابد! جوئل براون تهیه کننده هالیودی بهمراه فیلمنامه نویس فیلم مشهور"گلادیاتور" اخیرا به ترکیه سفر نموده و درآنجا ازمقدمات ساخت اثری باموضوع مولانا خبردادند و درادامه ازاحتمال انتخاب دی کاپریو برای ایفای نقش مولانا و هم چنین رابرت داونی جونیوردرنقش شمس تبریزی گفتند،پس ازاعلام بازیگران احتمالی این پروژه برخی درشبکه های اجتماعی نسبت به انتخاب بازیگران سفید برای این نقش اعتراض نمودند و ازدیگران برای پیوستن به این کمپین دعوت کردند."عامررحمان" کمدین استرالیایی بنگلادشی تبار و "منستاس وو" بازیگرتایوانی-امریکایی از جمله چهره هایی بودند که به انتخاب بازیگران احتمالی این فیلم اعتراض کردند، حال این خبرکه دررسانه های معتبری مثل گاردین منعکس شد هرآنچه خوشحال کننده است اما قدری هم نگران کننده، اول اینکه باتوجه به سابقه ی نه چندان روشن هالیود درصداقت روایی در آثارتاریخی آیا این پروژه به واقعیت های تاریخی وفادارخواهدبود؟ و دوم اینکه سینمای ایران چرا تا به امروز از موضوع مهمی این چنین و شخصیت بزرگی مثل مولانا به سادگی عبور کرده و آن را نادیده گرفته است؟ بازهم بهانه ی تکراری عدم بودجه یا اولویت های دسته چندم دیگر برا ساخت؟
اتفاقات فوق هرچند همگی دریک مورد خوشحال کننده مشترک بودند که آن هم توجه روزافزون و دوباره ی دنیا به مساله ی مولاناست ولی، دراین گیرو دار و شعف ازچند نکته مهم نباید عبورکرد. جهانیان به تازگی به طور جدی با شخصیت و آثار مولوی آشنا شده اند ولی درهمین زمان کوتاه با اشتیاق و سرعت زیادی درحال نزدیک شدن به شناخت اوهستند، اما ما ایرانیان که ازابتدا با آثار و زندگی نامه ی ایشان آشنا بوده ایم در راه درک او چه کرده ایم؟ مسئولین فرهنگی و حتی سیاسی مملکت باید پاسخ دهند که چرا امروز در خارج ازکشور مولانا را بیشتراهل ترکیه میشناسند تا ایران، چرا تا به امروز اثر فاخرو شناسنامه داری درعرصه ی بین المللی که هیچ حتی درسطح ملی ساخته نشده تا جوانان ما بیشتراز قبل مولوی شناس شوند؟ حتما باید خواننده ای به صورت شخصی نمی از یم اشعارایشان را به صورت ترانه عرضه کند تا جوانان کمی مولانا را بشناسند، مولوی و مولوی هارا بشناسانیم تا قبل ازآنکه آنطور که میخواهند معرفی شان کنند.
توجه!