به گزارش «دانشجو سلام»؛ کمی صبر کنید، خبری در راه است ...

با همه لحن خوش آوایی ام

در به در کوچه تنهایی ام

ای دو سه تا کوچه زما دورتر

نغمه تو از همه پرشورتر

کاش این فاصله را کم کنی

محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ما می شدی

مایه آسایه ما می شدی

هر که به دیدار تو نائل شود

یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد

سینه مرا عطشی دست داد

و..

سینه مرا عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت

شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو آرامه جان من است

نامه تو خط عوان من است

ای نگه ات خواستگاه آفتاب

بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده برانداز زچشم ترم

تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یار و مددکار ما

کی و کجا وعده دیدار ما

ای که هر دم دم ز حیدر میزنی

ای جوانمردان جوانمردی چه شد

شیوه رندی و شبگردی چه شد

شیعگی تنها نماز و روزه نیست

از اذانت گوش شیطان کر شود

هر سحر دست نیایش باز کن

بیخود از خود تا خدا پرواز کن

و

هرکه را دیدم به دل بت می سرشت

لیک در بتخانه دیدم بی عدد

هر صنم سرگرم ذکر یا صمد

یا صمد یعنی که ما را بشکنید

پیکر ما را در آتش افکنید

گر سبک گردیم در اتش چو دود

می توان تا مبدا خود پرگشود

شعر: مرحوم محمد رضا آقاسی

نوشتن دیدگاه

توجه!

نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی شود.
نظرات شما پس بررسی توسط مدیریت سایت نمایش داده میشود


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید