مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان طی سخنانی الهام گرفته از تئوریسین های جریان چپ مانند سروش و محسن کدیورکه مدعی جدایی دین از سیاست و پلورالیسم و اسلام رحمانی هستند، به شاخه ای از اسلام رحمانی یعنی سینمای رحمانی اشاره کرده است .
به گزارش «دانشجو سلام» به نقل از گلستان ما ، سخنان اخیر شیخ علی اصغر فضیلت مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان به مناسبت 21 شهریور روز سینما فرهنگ دوستان و اهالی شعر و ادب استان گلستان را دغدغه مند کرد.
شیخ فضیلت دراین مراسم طی سخنانی الهام گرفته از تئوریسین های جریان چپ که مدعی جدایی دین از سیاست و پلورالیسم هستند مانند محسن کدیور که مدعی اسلام رحمانی است ، به شاخه ای از اسلام رحمانی یعنی سینمای رحمانی اشاره کرده است .
این که این واژه چه ماهیت و مبنایی دارد بر کسی در جامعه پوشیده نیست چه اینکه شیخ فضیلت یک روحانی اهل مطالعه و کارکشته است و قطعا از محتوای این کلمه و بار عام آن در جامعه خبر دار است و قطعا از روی آگاهی و اطلاع چنین سخنانی را گفته است .
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان گفت: "انتقال مفاهیم دینی و اخلاقی و رهایی انسان از بندگی شکم و قدرت و تلاش برای انسجام، تعاون و همدلی از کارکردهای مد نظر سینمای رحمانی است."
برای ریشه یابی اینطور کلمات که بحث رحمانیت اسلام را دنبال می کنند می توان به سرخط هایی در دولت تدییر و امید رسید که سر نخ همه این تفکرات عبدالکریم سروش و محسن کدیور هستند که از آمریکا درس اسلام می دهند .
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست، در لابهلای سخنرانی اخیر خود در جشن سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه شریف از مفهومی به نام اسلام فراشیعی! سخن گفته است.
به گزارش فرهنگ نیوز، او در این باره میگوید:«از ابتدا، انجمن اسلامی در آمریکا و اروپا همزمان با تأسیسش در ایران نیز شکل گرفت و فراتر از اعتقادات دینی شیعی با نگرش اسلام رحمانی فعالیت میکرد؛ اسلامی که تنوع دیدگاهها را بیان میکند»!
*به جرأت میتوان گفت که دقیقترین جملهای که جریان سیاسی خاص، تاکنون برای تعریف مفهوم انحرافی «اسلام رحمانی»! ارائه کرده همین جملهی معصومه ابتکار یعنی «اسلامی فراتر از تشیّع» است.
قابل ذکر است که هماکنون چندسالی از رواج عبارت «اسلام رحمانی» به جای «اسلام ناب محمدی» در میان چهرههای جریان خاص میگذرد.
واژهای که در ظاهر امر و شاید تا قبل از توضیح خانم ابتکار! بار معنایی خاصی را با خود حمل نمیکرد و تنها نکته قابل تأمل در آن این بود که توسط تمامی معاریف اصلاحطلب و اعتدالی بصورت مکرر مورد اشاره قرار گرفته است.
طیفی از آقای هاشمی رفسنجانی گرفته تا محمد خاتمی، اسحاق جهانگیری و بقیه اصلاحطلبان .آنها در مقاطعی جملات زیر را درباره اسلام رحمانی اظهار کردهاند:
هاشمی: روحانی چهره اسلام رحمانی را به دنیا نشان داد
جهانگیری: نگذاریم چهره رحمانی اسلام به نام دین، قربانی افراطیگری شود
جلاییپور: دغدغه و هدف دوم فعالان دانشجویی ترویج و غنا بخشیدن به گفتمان مردمسالاری و اسلام رحمانی است
م.کدیور: اصطلاح اسم رحمانی مدتی است از اقبال برخوردار شده است. نگارنده این اصطلاح را سالها قبل برای تمایز قرائات مختلف اسلامی بکار برده است. در یک سال اخیر این ترکیب در میان حامیان و رهبران و همراهان جنبش سبز به وفور به چشم می خورد. به نظر میرسد تحلیل مفهومی اسلام رحمانی لازم باشد
خاتمی: مدارس ایران معرف چهره رحمانی اسلام باشند
محمود سریعالقلم در کتاب «اقتدارگرایی در عهد قاجار» نیز اشاره دارد، اسلام کسانی مثل شهید شیخفضلالله نوری، اسلامی عقب مانده است که توانایی تطابق با لیبرالیسم بعنوان دروازه ورود به وادی پیشرفت را ندارد!
نظر اسلام در مورد قرائت اسلام رحمانی
قرائت رحمانی از اسلام، اسلام را صرفاً یک دین اخلاقی میداند و معتقد است که حوزهی سیاست از دین مجزاست و اسلام تنها برحسب اخلاقی بودنش مجاز به نصیحت و توصیه به نهادهای سیاسی برای منش اخلاقی است. بنابراین رابطهی دین با دولت را به یک رابطهی موعظهآمیز محدود میکند و وجه آمرانهی دین بر سیاست را تا حد زیادی کمرنگ میکند.
رهبر انقلاب در یکی از دیدارهایش، ضمن توصیه بر پرهیز از سطحینگری در ارتباط با مفاهیم اسلامی، به نقد برخی شعارهای اسلامنما و غلطانداز، همچون اسلام رحمانی که امروزه رایج شده است، پرداختند. در چند دهه اخیر در ایران، اسلام با پسوندهای مختلفی، همچون اسلام التقاطی، اسلام سرمایهداری، اسلام سوسیالیستی، اسلام سلطنتی، اسلام رسالهای، اسلام سبز، اسلام سیاه و در آخر اسلام رحمانی قرائت شده است.
در سوره کافرون هم خداوند میفرمایند که عدهای نزد پیامبر (ص) آمدند تا بخشی از دین را قبول کردند و در مقابل نیز از پیامبر (ص) خواستند تا بخشی از خواستههای آنها را قبول کنند در واقع آنها میخواستند به یک توافق اعتقادی یا به قول امروزیها، توافق بُرد ـ بُرد دست یابند، درحالیکه چنین چیزی در اسلام وجود ندارد!
موضع طرفداران اسلام رحمانی بهطور کامل مشخص نیست و صرفاً اسلام نما هستند تا اینکه اسلامی باشند. در این خصوص حضرت علی (ع) خبر از روزگاری میدهند که در آن اسلام همچون پوستین وارونه پوشیده باشد. [نهج البلاغه-خطبه 108] اسلام رحمانی قرائتی از اسلام است که از در مقاطع مختلف به انحای مختلف طرح شده است. این قرائت، اسلام را یک دین صرفاً رحمانی تعریف میکند، که با هرگونه مبارزه و خشونت مخالف است.
نمیتوانیم بگوییم که خداوند همه گناهان را میبخشد یا همه گناهان را نمیبخشد
نمیتوان گفت طرفداران اسلام رحمانی صرفاً حواسشان نیست که بحث رحمانیت خدا را مطرح میکنند، اینها به مجازات خداوند، بلایاییها که انسان به سبب گناهان و سرپیچی و ظلم خود ایجاد میکنند، یا واقف نیستند یا خود را به عدم آگاهی زدهاند. ما نمیتوانیم بگوییم که خداوند همه گناهان را میبخشد یا همه گناهان را نمیبخشد، خداوند مطرح کرده که ممکن است گناهان را ببخشد یا نبخشد و اجمالاً هم ما مشاهده میکنیم که در همین دنیا، خدا بعضی گناهان را لحاظ نمیکند و برخی را مجازات میکند، اینکه خداوند کجا رحمت و کجا غضب میکند، مطرح کرده که با توبه رحمت خدا واسع میشود و آنجایی که گفته نمیبخشد هم تکلیف مشخص است.
این نظریهپردازان برای عاری کردن اسلام از هرگونه خشونت و شدادت، مؤلفه استکبارستیزی و مبارزه علیه زورگویان را از شعائر اسلامی حذف میکنند اسلام رحمانی به استقلال نهاد دین از سیاست، یعنی دولت و استقلال دولت از نهاد دین قائل شده است." [اصول دهگانه اسلام رحمانی - محسن کدیور].
تنها سورهای که در قرآن بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میشود، سوره توبه (برائت یا رفعت) است. «حضرت علی (ع) در بیان علت این استثناء فرمودهاند: آمدن بسم الله... برای امان و رحمت است، اما این سوره برای برداشته شدن امان نازل شده است». بنابراین علت نبود «بسم الله الرحمن الرحیم» در این سوره، لحن قهرآمیز خداوند نسبت به مشرکان است.
در نهایت دشمن از طرح گفتمان اسلام رحمانی اغراض زیادی را در نظر دارد که یکی از آنها سرخورده کردن جوامع اسلامی و دیگری قبضه کردن سرمایههای فکری و مادی دنیا است با طرح این مباحث که آرمان با واقعیات منافات دارد یا آرمانها باعث خلاء برنامهریزی صحیح در جامعه میشود ما هم باید در نظر داشته باشیم که براساس آرمانها با واقعیات پل بزنیم و به اهدافمان برسیم.
افرادی که از مقاومت خسته شده اند بر طبل اسلام رحمانی می کوبند
کسانی که امروز در جامعه طبل گفتمان اسلام رحمانی را میزنند دلباخته غرب شده و از مقاومت و انقلاب خستهاند اینها میخواهند تابع غرب باشند حال یک نمازی هم بخوانند اما کدخدایی آمریکا را قبول کنند البته همه اینها را هم نمیتوان در یک طیف قرار داد اینها طیفهای مختلف دارند و همه لیبرال نیستند.
اسلام رحمانی، یک مفهوم مندرآوردی و خود ارجاع است، که ملحم از لیبرالیسم غرب دارد، که برخی از ارزشها و مبانی اسلام ناب را وارونهسازی کرده است. این قرائت از اسلام، چون از اسلام ناب محمدی و مبانی آن فاصله گرفته است و در رابطه با استکبار و ظلمستیزی موضعی بیطرفانه اتخاذ کرده است و به انزوای سیاسی سوق پیدا میکند، درحالیکه یکی از شاخههای اسلام ناب، مبارزه با تحجر در عین پایبندی کامل به احکام اسلامی و مبارزه با لیبرالها و اسلامستیزان است.
مفاهیمی از این قبیل که ظاهری زیبا دارند و در همان نگاه اول باعث ترسیم یک ذهنیت مثبت از آن مفهوم میشوند، نیاز به تعمق بیشتری دارند و اگر با سطحینگری بررسی شوند، انسان را دچار خطا و اشتباه میکنند، چراکه مهمترین تفاوت این مفاهیم زیبا و مثبت با مفاهیم بهظاهر منفی، این است که این مفاهیم غلطانداز هستند و رویکرد اولیه انسان را به خود مثبت میکنند.
مقام معظم رهبری در بخشی از بیانات خود در سال 82 و در سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مذمت مفهوم «اسلام تسلیمطلبانه» و مدح «اسلام ناب» سخنانی را ایراد کردهاند.
معظمله فرمودند: «در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملتهای اسلامی، تبلیغ میکردند که اسلامِ معنوی و اسلامِ اخلاقی از اسلامِ سیاسی جداست. امروز هم همین را تبلیغ میکنند. امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبهه دشمنِ نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلامِ سیاسی و اسلامِ عدالتخواه و اسلامِ اجتماعی را به عنوان چهرهای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلامِ منزوی، اسلامِ تسلیمطلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگاره دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود»
با توجه به مسائل گفته شده به صراحت می توان فهمید که اسلام رحمانی و سینمای رحمانی چه چیز را دنبال می کنند اما باید فهمید مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان که امانت بزرگ فرهنگ و سلامت رفتاری جامعه در پنجه دستان اوست با چنین گفتارهایی دنبال چه مقاصدی است ؟
انتهای پیام /
توجه!