وقتی مجبور می شود ماسه و سیمان و دیگر مصالح را با خرجین الاغ به محل عملیات عمرانی برای ساخت مخزن آب ببرد با دنیای جدیدی روبرو می شود که در هیچ دانشگاهی آن را آموزش نمی دهند.
به گزارش «دانشجو سلام»به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، اردوی جهادی دانشگاه های پیام نور یاسوج و سی سخت در روستای مازه کز از توابع بخش سادات محمودی شهرستان دنا در حالی برگزار شد که این اردو و فعالیت جهادی با هدف ترمیم و بهسازی لوله آب برای انتقال آب از بالادست روتا برای مردم در پایین کوه بود.
با توجه به اینکه تنها آب شرب و مصرفی روستا همین چشمه بود شرایط آن به گونه ای بود که بسیاری از بیماری ها و امراض را برای اهالی روستا بوجود آورده بود تا جایی که کارشناسان بهداشت به گفته اهالی روستا این آب را اصلاً برای نوشیدن مناسب ندانسته اند.
به همین اساس دانشجویان با شناسایی این روستا از ماه ها قبل، تصمیم بر ساخت مخزن آب و لوله کشی آب تا پایین دست کوه گرفته اند و با هماهنگی با اداره کل آب و فاضلاب روستایی استان مقدار لوله مورد نیاز را تأمین کردند.
با همه مشکلات پشتیبانی و امکاناتی که وجود داشت برخی از صحبت های اعضای این گروه جهادی قابل توجه بود که از زبان خود دانشجویان جهادگر میگویم تا حقیقت آموزش انسانیت و شرافت درسی باشد برای همه ما.
این دانشجویان اذعان داشتند که وقتی در مرکز استان با بهترین امکانات درس می خوانی به صِرف یک تعهد پوچ و توخالی خودت را معطل نمی کنی؟! اینجاست که اگر شعاری برای مردم، محرومان و مستضعفان داری ؟!
اینجاست اگر شعاری برای جمهوریت می دهی؟!
اینجاست اگر خود را گوشه ای ازاین خاک پاک می دانی؟!
اینجاست که اگر خود را دانشجوی سیاسی، روشنفکر و آگاه به مشکلات می دانی؟! باید نشان دهی که مرد بودن به سخندانی و سخنرانی نیست؟!
اینجاست که باید خود را نشان دهی و بگویی مطیع امر رهبری و خدمت به مردم و محرومان را به عنوان بزرگ ترین نشانه جمهوریت و بشر دوستی شناخته و مدافع حقوق مردم هستی.
دانشجویی که در مرکز استان بامدل های مختلف ماشین به دانشگاه می رفت و جز در باغ وحش چهارپایی نمی دید حالا در فاصله ای قریب به صد کیلومتر از مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد در میان خاک ها باید از آب چشمه رو بازی آب بخورد که در شهر شاید به دلیل غیربهداشتی بودن اصلا لب به آن نمی زد.
این دانشجویان پا به جایی گذاشته اند که از امکانات اولیه هم بی بهره اند اما تا بحال هیچ جایی را مثل اینجا با صفا ندیده اند حتی بهترین تفرجگاه ها و بهترین تفریح گاه ها را.
دانشجویان جهادگر به منطقه ای رفتند و فعالیت عمرانی خود را در جایی شروع کردند که تا دو سه کیلومتری چشمه آب هیچ راه ماشین رویی وجود ندارد.
وقتی مجبور می شود ماسه و سیمان و دیگر مصالح را با خرجین الاغ به محل عملیات عمرانی برای ساخت مخزن آب ببرد با دنیای جدیدی روبرو می شود که در هیچ دانشگاهی و در هیچ آموزشگاهی آموزش نمی دهند.
با دنیای واقعی و حقیقی ای روبرو می شود که در هیچ آکادمی ای با هیچ نوع تئوری ای نمی توان آن را مطالعه کند.
روستایی که ششصد متر لوله آب باید در آن کشیده شود تا آب با کمی راحتی نسبت به قبل بدست روستائیان برسد.
وقتی به دلیل سختی راه الاغ همراه با بارش از بالای کوه به کف دره می افتد، گذشته از همه زحمتی که برای بردن مصالح به بالای کوه کشیده است، دش آنچنان می سوزد که اشک از چشمانش سرازیر می شود و با خود زمزمه می کند که چرا با این همه امکانات در کشور و استان باید چنین مواردی وجود داشته باشد.
وقتی دانشجویی که در تمام طول عمرش در رختخواب بوده برای اولین بار در سنگلاخ های کوه می خوابد تا علاقه وعرق خود را به میهن، خاک و عقیده خود نشان دهد اینجاست که مکتب اسلام و تفکر ناب مسلمانی را که جز خدمت به مسلمانان و جز خدمت به بشیریت چیز دیگری نیست به وضوح می توان دید.
وقتی مجبوری روشنایی شب را در دل کوه برای خدمت به مردم با هیزم تا صبح برای خود ایجاد کنی، هیچ کسی نمی تواند آن حس را درک کند جز دانشجویان جهادگری که از همه چیز گذشته اند و در روستاها و کوه ها اسکان گزیده اند تا خدمت به مردمی کنند که مسئولان از آنان غافل مانده اند.
تفکر عملی ای که در هیچ کتاب درسی نوشته نشده و هیج درس تئوری در دانشگاه به آنچنان که باید به آن نمی پردازد که دور از هیایوهای سیاسی، صداقت و خدمت گزاری بی منت را به منحصه ظهور بگذارد.
زمانی از یک رنگی و وخدمت به مردم لذت می بری که در اردوی جهادی در بالای کوه همه دست به کار می شوند تا هر چه سریعتر پروژه عمرانی به اتمام برسد و مردم بتوانند از این خدمت استفاده کنند و این یک رنگی را زمانی بیشتر می بینی که حتی روحانی همراه کاروان دانشجویان جهادگر بسیجی علاوه بر وظیفه طلبگی، عمامه و عبای خود را در می آورد، تا می زند و درگوشه ای می گذارد و با بچه های گروه شروع به کارکردن می کند.
انتهای پیام/
توجه!